در اين قسمت، يكي ديگر از داستان هاي كوتاه نوشته شده توسط نويسنده آمريكايي،
"ارنست همينگوي" را براي شما گذاشته ام.
اين داستان بيش از دو صفحه نيست، و از طنزي تلخ حكايت مي كند كه نشان ميدهد افراد بي گناه، ناخودآگاه درگير جنگ ميشوند. اين افراد بيشترين آسيب را از جنگ خواهند ديد.
پيرمرد سر پل
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۱ شهريور ۱۴۰۲ساعت:
۰۸:۰۳:۳۵ توسط:شعر موضوع:
نظرات (0)
ارنست همينگوي رمان For Whom the Bell Tolls را در سال 1940 نوشته است. البته به نظر من ترجمه درست تر اين است: "زنگ براي آنها به صدا در مي آيد".
رابرت جردن آمريكايي در بحبوحه جنگ داخلي اسپانيا به واحد هاي بريگارد بين المللي پيوسته است. از او خواسته ميشود تا بعنوان متخصص مواد منفجره در اسپانيا پلي را منفجر كند. در اين مسير رابرت با دختري از گروه شورشيان بنام ماريا آشنا ميشود.
در جنگي كه در مي گيرد، گروه چريكي، تمام آنها را نابود ميكند. در همين لحظه جردن متوجه ميشود كه نابودي پل، ديگر فايدهاي نخواهد داشت. اما بايد مأموريت خود را به پايان برساند، ولي در حين انفجار پل پايش ميشكند. به اطرافيان دستور ميدهد تا از آنجا فرار كنند و خود همان جا، در حاشيهي جنگل، پشت مسلسل مينشيند و منتظر آمدن دشمن ميماند. بدون شك او بر خلاف ميلش مرگ را ميپذيرد.
هدف از گذاشتن نام صداي زنگ در اين كتاب، زنگ كليسا ميباشد كه در زمان مرگ انسانها به صدا درميآيد و اشاره به دوران جنگ دارد. اين صدا براي سربازان كشته شده در جنگ هم نواخته ميشد. چيزي كه باعث تمايز اين داستان با ساير داستانهاي مشابه آن شده، اين است كه در شرايطي كه فقط قتل و خونريزي اتفاق ميافتد، زيباترين جلوههاي زندگي بشري يعني عشق نمايان ميشود.
جملاتي زيبا از كتاب:
- رستگاري نهايي از آنِ آنهايي است كه مرگ را به پيروزي بدل ميسازند.
- آدم براي شكست آفريده نشده، ممكن است نابود شود، اما شكست نميخورد.
- چه فايدهاي دارد كه ما جنگ را ببريم ولي هدف خودمان را از انقلاب ببازيم؟
- چطور ممكن است بدون داشتن ايمان به پيروزي نهايي، بجنگيم و فاتح شويم.
- كسي كه فقط فكر حفظ جان باشد وجودش براي ديگران مايهي خطر است.
- هيچ ميداني چه درد بيدرماني است كه انسان در تمام مدت عمرش از نظر ظاهري زشت باشد ولي خودش بداند كه باطناً زيبا و خوشسيرت است؟
زنگ ها براي كه به صدا در مي آيند
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۱ شهريور ۱۴۰۲ساعت:
۰۸:۰۳:۳۴ توسط:شعر موضوع:
نظرات (0)
رمان پيرمرد و دريا از مهمترين آثار همينگوي و آخرين اثر مهم وي مي باشد. اين رمان منجر به كسب جايزه نوبل ادبيات براي ارنست همينگوي گرديد. وي اين اثر را در 1951 و در كشور كوبا به رشته تحرير درآورد.
پيرمرد و دريا يك رمان كوتاه است، چراكه اين رمان به فصلها يا قسمتهاي جدا تقسيم نشدهاست و علاوه بر اين فقط اندكي از يك داستان كوتاه بلندتر است.
پيرمرد ماهيگيري بنام سانتياگو به دريا مي رود تا ماهيگيري نمايد. وي كه 84 روز است صيدي نداشته براي گرفتن ماهي به جاهاي دور دريا ميرود تا يك نيزه ماهي بزرگ را شكار كند. سرسختي پيرمرد در چنگ با طبيعت، سخن گفتن وي با ماهي ها، دريا و پرندگان به زيبايي بيان مي گردد. شاگرد او مانولين، به توصيه والدين اش با سانتاگو همراهي نمي كند، هرچند پيرمرد را از صميم قلب دوست دارد. با انداختن طعمه، ماهي بزرگي به قلاب گير ميكند، و با توجه به جثه بزرگ، قايق سانتاگو را با خود به دوردست ها مي برد.
صيد ماهي ميتوانست پاداشي باشد براي آن همه تلاش، مبارزه و تحمل درد، اما وقتي سانتياگو توجه خود را از شور و حال به دام انداختن ماهي منحرف كرده و به طمع و منافع مادي (فروش ماهي در بازار) متمركز ميكند، شانس و اقبال از وي روي برميگردانند چرا كه دريا طمع كاري را پاداش نميدهد.
پيرمرد و دريا
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۱ شهريور ۱۴۰۲ساعت:
۰۸:۰۳:۳۳ توسط:شعر موضوع:
نظرات (0)
ارنست همينگوي ، نويسنده آمريكايي متولد 1899 و از نويسندگان معاصر آمريكا و برنده جايزه ادبيات نوبل مي باشد.
از وي داستان هاي زيادي به جا مانده است، از جمله: پيرمرد و دريا، وداع با اسلحه، برفهاي كليمانجارو، زنگها براي كه به صدا در مي آيند و ...
بسياري ا ز داستان هاي وي موضوع ساخت فيلم هاي سينمايي قرار گرفته اند. داستان هاي كوتاهي نيز از وي باقي مانده كه در اينجا داستان كوتاه دو صفحه اي ، با نام "گربه زير باران" را براي تان گذاشته ام.
گربه زير باران
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۱ شهريور ۱۴۰۲ساعت:
۰۸:۰۳:۳۳ توسط:شعر موضوع:
نظرات (0)
هنريك ايبسن، نمايشنامه نويس نروژي، نويسنده بسيار مهمي است كه آثارش تاثير بسيار زيادي بر روي مردم و نويسندگان گذاشته است. وي در سال 1828 در نروژ بدنيا آمد. از وي حدود 25 داستان و نمايشنامه بجاي مانده كه تماما بسيار مهم هستند.
نمايشنامه دشمن مردم از آثار بسيار تاثير گذار وي مي باشد (1882) كه در حول و حوش مردي بنام دكتر استوكمان مي گذرد كه در شهري ساحلي كه داراي چشمه هاي آب معدني است زندگي مي كند. اين اثر بيشتر از ساير آثار ايبسن مورد بررسي قرار گرفته است، لذا خواندن آن را به تمام ادب دوستان توصيه ميكنم، و شايد بتوان گفت بايد خوانده شود!
دكتر استوكمان بسيار مردم دار بوده و فردي معتبر در شهر مي باشد. وي متوجه آلودگي آبهاي شهر مي شود كه از پساب دباغ خانه وارد شهر شده است. استوكمان قصد اصلاح اين آلودگي را دارد اما در اين راه با مشكلات زيادي مواجه مي شود.
اين نمايشنامه در اصل تقابلي است بين حقيقتي كه دكتر استوكمان متوجه اش مي شود، يعني، آلودگي آبها، و واقعيتي كه شهردار (برادر دكتر، پيتر) مردم را با آن مواجه ميكند، يعني، آسيبي كه ناشي از آگاهي عمومي به آلودگي، در شهر ايجاد خواهد كرد.
در اصل اين تضاد، حاصل ساختار جديد اقتصاد شهر خواهد بود.
ترجمه حاضر كار آقاي اصغر رستگار است، كه خوب است اما در برخي جاها غلط هاي املايي دارد، كتاب حجم زيادي ندارد و بيش از 88 صفحه نيست، و نوشتاري ساده دارد، بعبارتي ديگر، راحت خوانده مي شود.
دانلود دشمن مردم
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۱ شهريور ۱۴۰۲ساعت:
۰۸:۰۳:۳۲ توسط:شعر موضوع:
نظرات (0)
الكساندر دوما اين رمان جذاب را در 10 جلد نوشته و آقاي ذبيح الله منصوري آنرا به زيبايي ترچمه كرده است.
رمان، طولاني است، حدود 6000 صفحه (در ده جلد)
ولي از خواندن آن خسته نخواهيد شد، علاوه بر اينكه با تاريخ فرانسه قرن 17 نيز آشنا مي شويد.
اين رمان تاريخي در دوران سلطنت لويي سيزدهم و صدراعظمي ريشيليو و بعد از آن، سرگذشت دارتان يان و سه تفنگدار سلطنتي ديگر را حكايت مي كنند كه خود را درگير ماجرا هاي خوفناكي ميكنند.
اگر وقت آزاد داريد، بجاي موبايل بازي و سر زدن به فضاهاي بي خاصيت مجازي، اين رمان هيجان انگيز را بخوانيد، چرا كه يكي از مهمترين رمان هاي تاريخي است.
در اينجا pdf كامل ترجمه آقاي منصوري را گذاشته ام.
عكس الكساندر دوما
سه تفنگدار 1
سه تفنگدار 2
سه تفنگدار 3
سه تفنگدار 4
سه تفنگدار 5
سه تفنگدار 6
سه تفنگدار 7
سه تفنگدار 8
سه تفنگدار 9
سه تفنگدار 10
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۱ شهريور ۱۴۰۲ساعت:
۰۸:۰۳:۳۲ توسط:شعر موضوع:
نظرات (0)
نويسنده اين كتاب ماريو بارگاس يوسا (Mario Vargas Llosa) ، اهل پرو و متولد 1935 است.
كتابهايي كه مي نويسد بيشتر رمان هايي است در حول و حوش مشكلات و تاريخ آمريكاي لاتين.
كتاب مرگ در آند زماني را حكايت ميكند كه در پرو شورشيان ساندنيست، موجب نا امني در اين كشور شده اند، ولي موضوع اصلي داستان، خرافات كهنه اي است كه دوباره در اذهان مردم منطقه، علاوه بر بوميان سرخپوست، زنده شده اند.
قصه گروهبان ليتوما و معاونش است كه در كوههاي آند خدمت مي كنند. در محل خدمت شان سه نفر از اهالي گم مي شوند و گروهبان، در صدد مشخص كردن سرنوشت آنهاست. آنها به اعتقادات خرافي به "آل" يا ساير موجودات خيالي مردم پي ميبرند. در كنار اين موضوع، عشق دستيارش، كارينو به مرسدس بصورت خاطره از زبان كارينو گفته مي شود.
عبدالله كوثري بسيار خوب كتاب را به فارسي برگردانده است.
دانلود مرگ در آند (ماريو بارگاس يوسا)
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۱ شهريور ۱۴۰۲ساعت:
۰۸:۰۳:۳۱ توسط:شعر موضوع:
نظرات (0)
يك كتاب ديگر از گابريل گارسيا ماركز، و فكر كنم، آخرين كتاب منتشر شده ماركز (2004)
كتاب ها و قصه هاي كوتاه ماركز كلمبيايي، زياد است و از جمله معروف ترين شان مي توان به: "صد سال تنهايي، پائيز پدر سالار، عشق سال هاي وبا، طوفان برگ، ساعت شوم و ژنرال در هزار توي خود" اشاره كرد.
«در سالگرد نود سالگيام خواستم شب عشقي ديوانهوار را با نوجواني باكره به خود هديه دهم. به ياد رُزا كاباركاس افتادم؛ مالك يك خانه مخفي كه عادت داشت هر وقت خبر تازهاي به دستش ميرسيد آن را به مشتريان خوبش اطلاع دهد.»
روزنامه نگار 90 ساله اي در روز تولد خود تصميم ميگيرد با روسپي باكره اي 14 ساله باشد. اما رئيس روسپي خانه به دختر ماده مخدري داده كه دختر را خوابانده است. لذا از تصميم خود منصرف ميشود و كار را به زمان ديگري موكول ميكند.
اين كتاب ، ابتدا اجازه انتشار در داخل را نداشت، تا اينكه در سال 1386اجازه داده شد و مجددا در دوران رياست احمدي نژاد مجوز لغو شد.
ترجمه حاضر در آمريكا بصورت pdf منتشر شده و بصورت رايگان در اختيار همگان مي باشد .
دانلود روسپيان سودازده من
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۱ شهريور ۱۴۰۲ساعت:
۰۸:۰۳:۳۰ توسط:شعر موضوع:
نظرات (0)
نويسنده اين كتاب، آقاي ميلان كوندرا، نويسنده اهل كشور چكسلواكي (جمهوري چك كنوني) است كه در سال 1984 نوشته شده است.
ميلان كوندرا از ناراضيان چكسلواكي اشغال شده توسط روسيه است كه در 1975 به فرانسه تبعيد شد. مضمون اغلب رمان هاي وي مخالفت با ديكتاتوري كمونيستي است. وي اگنون 92 ساله است.
كتاب هاي ديگر وي، عبارتند از : شوخي، جاودانگي، آهستگي، ميهماني (والس) خداحافظي و زندگي جاي ديگري است.
عنوان اصلي كتاب، سبكي تحمل ناپذير هستي است، اما مترجمين آنرا به عنوان (بار هستي) هم ترجمه كرده اند، كه بنظر من تحريف نوشتار است، نه ترجمه. از كتاب فيلمي هم با اين عنوان ساخته شده (1988)، كه بنظر زيبا مي رسد.
قصه در دوران بهار پراگ و در سال 1968 ميگذرد كه اين كشور پهناور اروپايي، توسط ارتش روسيه اشغال شد و تمام نمادهاي آن به روسي تغيير يافت. حتي اسم خيابان ها و كوچه هاي كوچكترين شهرها را هم به روسي تغيير دادند.
شخصيت اصلي توما (توماس) نام د ارد كه جراح مشهوري است و شخصيت به نسبت زن بازي دارد! بقول جمله اي از كتاب، تنوع طلب است! وي بخاطر انتقاداتش از كمونيست ها دچار مشكلات فراواني مي شود.
همسر دوم وي "ترزا" ديگر شخصيت داستان مي باشد كه از روستاهاي اطراف در سر راه توما قرار مي گيرد و با هم ازدواج مي كنند.
دو شخصيت ديگر داستان، خانم سابينا (معشوق سابق توما) و فرانز ( استاد دانشگاه و معشوق جديد سابينا) هستند
در نهايت شخصيت آخر، كارنين، سگ ترزا است.
اين كتاب اسكن شده و در برخي صفحات كيفيت نامطلوب است.
هدف اصلي قصه بيان اين مطلب است كه تشخيص راه صحيح از غلط در اغلب موارد غير ممكن است، چه بسا نياز باشد هر انسان چند بار زندگي كند تا غلط را از صحيح تشخيص دهد.
دانلود "سبكي تحمل ناپذير هستي"
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۱ شهريور ۱۴۰۲ساعت:
۰۸:۰۳:۳۰ توسط:شعر موضوع:
نظرات (0)
از نيكوس كازانتزاكيس شايد كتاب زورباي يوناني براي بسياري آشنا باشد، اما كتاب آخرين وسوسه مسيح، يكي از بهترين كتاب هاي وي است.
گفته شده كه اين كتاب نسخه زميني شده حضرت مسيح است.
اينكه او به عنوان يك انسان كه بود، چه كرد، و آيا وسوسه اي انساني هم داشت؟
كليسا اين كتاب را طرد كرد.
"لحظه لحظهٔ زندگي مسيح جدال و پيروزي است. او جادوي شكست ناپذير لذتهاي سادهٔ انساني را تسخير كرد. او بر وسوسهها چيره شد و با تبديل كردن ذره ذره «گوشت تن» «به خون جان» عروج كرد. مسيح با فراز آمدن به «گولگوتا» از صليب بالا رفت. توضيح اينكه گولگوتا و در برخي ترجمهها: «جُلجُتا»، نام تپه ايست كه عيسي مسيح را بر بالاي آن به صليب كشيدند و معناي لُغوي آن به قول اناجيل اربعه، كاسهٔ سر ميباشد!
اما آنجا، در فراز گولگوتا و بر بالاي صليب هم، مبارزهٔ او پايان نپذيرفت: «وسوسه» - «آخرين وسوسه» - بالاي صليب در انتظارش نشسته بود. در پيش ديدگان بي فروغ مصلوب، روح ابليس در يك لمحه، چشمانداز فريب آلود زندگي آرام و دلنوازي را بر او گشود. مسيح پنداشت كه جادهٔ راحت و نرم انسانها را در پيش گرفتهاست: عيالمند شده و مردم دوستش ميدارند و احترامش مينهند. و اينك كه پيرمردي گشته، در آستانهٔ در خانهاش نشستهاست، و همچنانكه تمناهاي دوران جواني خويش را به ياد ميآورد، لبخندي از سر رضايت بر لبانش نقش ميبندد. او، در گزينش جادهٔ انسانها چه باشكوه و عاقلانه عمل كرده بود!"
راستي را كه نجات دنيا ديوانگي بودهاست و فرار از محروميتها و شكنجهها و صليب چه لذتبخش! اين «آخرين وسوسه» اي بود كه در لمحهاي كوتاه به سراغ منجي آمد تا لحظات واپسين را بر او پريشان سازد. اما به ناگاه مسيح سرش را با شدّت تكان داد، چشمانش را گشود و ديد: نه!... سپاس خداي را كه خائن نبود، كه پيمانشكن نبود. او از عهدهٔ انجام مأموريتي كه خداوند خدا، بار امانتش را بر دوش وي نهاده بود، برآمده بود. او عزب مانده و شهد گواراي زن و زندگي را نچشيده بود. او به اوج ايثار رسيده بود: به صليب چهارميخ شده بود.
با رضامندي ديدگانش را فروبست.
پس آنگاه نغمهٔ بزرگ پيروزي سر داده شد: «وظيفه به انجام رسيدهاست!»
و مسيح گفت: وظيفهام را به انجام رسانيدهام، به صليب كشيده شدهام. و در دام وسوسه نيفتادهام»
اين كتاب در سال 1360 با ترجمه صالح حسيني انتشار يافته است.
از اين كتاب فيلمي هم ساخته شده (مارتين اسكورسيزي)، اما من به مانند بسياري از فيلم هاي ديگر كه بر اساس رمان ساخته شده، كتابش را ترجيح ميدهم!
دانلود آخرين وسوسه مسيح
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۲۱ شهريور ۱۴۰۲ساعت:
۰۸:۰۳:۲۹ توسط:شعر موضوع:
نظرات (0)